ایلینایلین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

دختر قشنگ من

مهمونی تنهایی ایلین و دل تنگی مامانش

سلام فرشته های کوچولو . اقا امیر محمد حالت خیلی بهتر شده و الان مثل یک فرشته ملوس گرفتی خوابییدی ایلین جونمم رفته خونه خاله گلی با رومیصا بازی کنه زنگ زدم ازت خبر بگیرم میگی مامانیی بابایی نیاد دنبالم من دیگه اینجا میمونم .نگو مامان پس من چی  هیچ به فکر دل من نیستیا من از الان دارم قصه روزی رو میخورم که انشالله عروس میشی میره خونه خودت . الان میبینم اگه شما نباشین چقد تنهام و چقد به حضور شما محتاجم خدایا این روزا و این سختی ها رو از من نگیر و قسمت هر کی دوست داره بکن انشالله داشتم فکر میکردم نکنه من خوابم و همه اینا یک خواب خوب و قشنگه که اگه بیدار شم تموم میشه یعنی واقعا خدا اینقد منو دوست داشته که من اینقد ناشکرش بودم و فراموش می...
9 خرداد 1392

امیر محمدم

سلام پسر خوشگل مامان الهی مامان فدای اون چشمای معصومت بره که با هر بارسرفه ات دل منو اتش میزنی . عزیزم امروزا حسابی مریض شدی ریه هات کامل عفونت کرده و دکتر گفت که خیلی خطرناکه و باید هر چند ساعت بهت اکسیژن بدیم و کلی امپول  عزیزم انشالله وقتی بزرگتر شدی اوضاع این مملکت درست بشه یا حداقل ما اونقد توانایی مالی داشته باشیم که بتونیم بفرستیمتون یک جای بهتر . روز اولی که سرفه هات شروع شد بردمت دکتری که نزدیک خونه امون بود و نوشته بود متخصص کودکان  ولی گفت هیچیت نیسته منم دیگه نبردمت دکتر خودت >گفتم مطبش خیلی شلوغه و کلی بچه مریض بدتر مریض میشی . ولی عزیزم هر روز که گذشت بهتر نشدی که بدتر روز سوم بردمت پیش فهیمیان که گفت باید بستری بش...
4 خرداد 1392
1